پدر شاید ما با هم خیلی دعوا کرده باشیم اما عمیقاً همدیگر را دوست
داریم اما بعضاً صدمات وارده از شما به اینجانب به حدی بالا میرود که واقعاً نمیدانم
چه بگویم! صبح ساعت هشت بعد از اینکه تازه ۱ ساعت خوابم برده بود (اطراف میز کامپیوتر من پر کتابه و همینطور روی میز هم یه برج کوچیک از
کتاب درست شده بود) من که نزدیک میز خوابیده بودم، حواست نبود یا چی زدی کتابها
را ریختی من عین چیز از خواب پریدم!
گوشی مبارکت را امروز جا گذاشتی و هر چند دقیقه یک بار یک
نفر زنگ میزند! آیا تلفن همراه رئیسجمهور هم اینقدر زنگ میزند؟! نمیتوانم
جواب بدم و سایلنتش کردم! بازم ببخشید!
اصلاً این چند روز دیوانه شدم! خدایا خودت کمک کن!
کابوسهایی میبینم وحشتناک! شاید باورتون نشه! مثلاً
خواب میبینم درو باز میکنم و پشت در یه دختر خوشگل وایساده ولی یدفعه دختره
تبدیل میشه به دختر خیلی خیلی ترسناک! وحشتناک بود!! و خوابهایی از قبیل زیاد
میبینم دیگه پدرم در اومده!
راستی صدای شیطان خیلی شبیه صدای خود آدمه فکر میکنی که خودتی یا خودت داری فکر میکنی ولی در واقع شیطانه! یذره دقت به خرج بدیم میتونیم تشخیصش بدیم!
+ آروم باش هنوز ده روز تا عید مونده! میشه بهترین کار این سال کوفتی رو کرد! آروم باش تو هنوز ۱۸ سالت نشده! آروم! نفس عمیـــــــــــق بکش!
خدایا ذهن آروم، عقل سالم، بدن سالم، وقت پر برکت، و...
به ما عطا بفرما...
به قول رائفی پور: خدایا بسه دیگه! خدایا خسته شدیم دیگه!