امروز یک سال میشه که تو بوجود اومدی. شدی سنگ صبور من. شدی یه چاه که توش دردودل کنم و گریه کنم و خودمو خالی کنم! بغض کنم! بخندم! لبخند بزنم! یاد بگیرم و هزاران اتفاق جالب دیگه. البته چاهی که با بقیه چاها ارتباط داره. از اونجایی که خیلی بر گردن من حق داری حقت نیست قالبت اینقدر ساده و قدیمیو خشک باشه! ولی قشنگه! دست عرفان برای این لباس دوختنش درد نکنه. امیدوارم هرجا هست سالم باشه و برگرده! ولی همینجا که تو تولد یک سالگیت نتونستم برات کاری کنم قول میدم! قول میدم برم تمام زبانهای برنامه نویسی و کدنویسی رو یاد بگیرم و بهترین قالب ممکن رو برات بسازم. تا شاید یکمیجبران کرده باشم...
قول میدم از این به بعد سعیکنم کمتر چرتوپرت بنویسم ولی چیکارکنم خاصیت نوشتن همینه که هرچی مینویسی! حالتو خوب میکنه. انشاءالله روزهایبیشتری رو باهم باشیم. و منم از این به بعد مفیدتر بنویسم...
بازدید : 736
پنجشنبه 7 خرداد 1399 زمان : 14:23