من آدمیم که خجالتیه (راجع به این حتما یه پست میذارم) و بعضی موقعها از کوره در میره و کوزههارو میشکونه. آدمیه که ته دلش نفرت و کینه داره رشد میکنه و چه بسا نفرت و کینۀ درستی هم باشه اما...
اخیرا چیزی که متوجه شدم اینه که شاید نتونم الان نفرتم رو خالی کنم چون قدرتشو ندارم ولی حتما بعدا میتونم. تنها راهش صبر، مراقبه و ریاضته.
(ببخشید که خیلی از مثالهام از روی فیلمهای غربیهاست.)
قضیه من مثل لوک اسکای واکر که استادش بهش گفت تو هنوز برای مبارزه با دارت ویدر آماده نیستی ولی حس انتقامش شعله ور شده و باعث شد یک دستش قطع بشه. اگر عجله نمیکرد دستشم سالم میموند. صبر...
ما فکر میکنیم مراقبه وریاضت اینه که بریم توی کوه بدون آب و غذا زندگی کنیم ولی نه این همه ماجرا نیست. یا مثلا ریاضت رو مثل مرتاضهای هندی میدونیم. که کارهایی واقعی ولی بسی معجزه وار انجام میدن. اونا چون توجهشون رو از جسمشون برداشتند، روحشون قوی شده پس میتونن با دست خالی قطار رو نگهدارن (این قدرت روحه) (شاید بخاطر همین فیلم هندیا اینجوریه، شاید دارن خودشون رو مسخره میکنن) ولی واقعیه قدرت روح میتونه قدرت جسم رو معجزه وار افزایش بده مثل قضیه در خیبر و امام علی (ع)...
الان شاید نمیتونم انتقام بگیرم ولی قطعا بعداً میتونم با صبر و تمرین به قدرت لازم برسم. بعد اگر لازم شد انتقام هم میگیرم.
این قرنطینه خودش میتونه یه ریاضت عالی باشه اگر درست استفاده بشه.
شاید من بعضی از کوره در رفتنام بخاطر این بود که برنامه درست و حسابی برای آینده نداشتم. ولی خب آدم میتونه با فکر کردن حلشون کنه.
حل کنه که چه کارهایی رو کی انجام بده حتی اگر زمان طولانی ببره (زمان حساب شده) همه چیز باید با برنامه و از روی منطق باشه حتی اگر یک مقداری هم طول کشید عیبی نداره. فقط اون آرامش در حاله (زمان حال خیلی مهمه) که ارزش داره. اون امیدی که باعث آروم شدن و خاموش شدن آتش کینه و انتقام میشه.
+ هیچ گونه انگیزهای برای ثبت روزانه ندارم و فکرهم نکنم فایدهای داشته باشه. فقط تا الان که خوب بوده. (منم مثل رئیس جمهور گوگولیِ ریش خوشگلمون وعده میدم و عمل نمیکنم...)
+ خیلی مطلب ناقص بود ولی کلی حرف توشه...
بازدید : 657
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1399 زمان : 7:22